چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۷
۰ نفر

همشهری آنلاین: ایرانیان و سفرنامه‌نویسی عنوان نشستی بود که روز سه‌شنبه، پنجم بهمن‌ماه، با حضور میرجلال‌الدین کزازی و غلامرضا خاکی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

ایرانیان و سفرنامه‌نویسی در شهر کتاب

در این نشست از کتاب‌های «آنک! ... پاریس» و «یورک‌نامه‌ی نو» سفرنامه‌های کزازی به پاریس و نیویورک نیز رونمایی شد.

میرجلال‌الدین کزازی با اشاره به این‌که «منوچهر دانش‌پژوه کتابی در چندین پوشینه درباره‌ سفرنامه‌نویسی در ایران نوشته و سرگذشت این گونه‌ ادبی را در ایران بازگفته است» افزود: سفرنامه‌نویسی در ایران از یک سو پیشینه‌ای بلند دارد و از دیدی دیگر پیشینه‌ای نه‌چندان کهن. این ناسازوارگی برمی‌گردد به گونه‌های سفرنامه. ما ایرانیان بنیان‌گذار گونه‌ای از سفرنامه‌ها بوده‌ایم که در ادب جهانی هم بازتاب یافته است که آن را سفرنامه‌ی آیینی می‌گوییم. موبد نامبردار، ارداویراف یا ارتاویراز سفرنامه‌ای دارد با نام ارداویراف‌نامه به زبان پهلوی که یک بار رشید یاسمی و یک بار ژاله آموزگار آن را به پارسی برگردانده‌اند.

کزازی خاطرنشان کرد: با نگاهی فراخ و فراگیر سفرنامه‌ها را در چهار گونه می‌توان گنجاند: نخست، سفرنامه‌های فراسویی و مینوی که ایرانیان آغازگر این گونه از سفرنامه‌نویسی بوده‌اند. این گونه به‌راستی از دید نویسنده و هم‌کیشان او سفرنامه است؛ ولی آن‌چه آن را از دیگر سفرنامه‌ها جدا می‌کند، این است که آن گشت‌وگذاری است در جهان نهان یا دست کم در نهاد نویسنده. دوم، سفرنامه‌های سخت‌پادینه که همان گزارش روزانه و رویدادنگارانه‌ سفر است. سوم سفرنامه‌های میانین که آن را سفرنامه یادنهادینه نیز نامیده‌اند و آمیزه‌ای است از دو گونه پیشین. چهارم سفرنامه‌هایی که فقط در پیکره به سفرنامه می‌مانند و برآمده از پندار نویسنده‌اند که در عربی به آن‌ها مقامه گفته می‌شود. در این گونه، قهرمانی پندارین به سفرهایی پندارین می‌رود و رویدادها برآمده از پندار نویسنده است.

وی در ادامه افزود: سفرنامه‌ سنایی نیز که سنایی آن را نه پندار خود که گزارش سفر خود می‌داند، بر پایه ارتاویرازنامک نوشته شده است؛ زیرا همانندی‌هایی خردآشوب میان این دو دیده می‌شود. شاهکار ادب ایتالیایی، خندستان خدایی (کمدی الهی) دانته نیز سفرنامه‌ای است پندارینه و از گونه‌ سفرنامه‌های آیینی. سفرنامه ناصرخسرو سفرنامه‌ای است از گونه دوم. او در این سفر گزارشی از سفری دیریاز در جهان اسلام به دست می‌دهد. وی حتی اندازه هر شهر را هم آزموده و گزارش کرده است.

کزازی درباره علت گرایش اندک ایرانیان به سفرنامه‌نویسی گفت: یکی شاید پروای ما باشد از درمیان نهادن رازهای خود با دیگران. اما پروای دیگری هم هست: فروتنی ایرانی. این فروتنی ما را بازمی‌دارد که سفرنامه بنویسیم، زیرا در سفرنامه باید ناچار از خویشتن بگوییم، از آن‌چه انجام داده‌ایم و بر ما رفته است. ما بیشتر به خودشکنی می‌اندیشیم تا نوشتن از خود. راه سفرنامه‌نویسی امروز از برون‌گرایی به درون‌گرایی دیگر گشته است و سفرنامه‌ برون‌گرا با جهان امروز سازگار نیست.

وی تصریح کرد: من در سفرنامه‌هایم رخدادنگاری نمی‌کنم. من همه کتاب‌هایم را نخست به پاس خود می‌نویسم و سپس به پاس دیگران. اندیشه تنها آغاز کار من است. از برون آغاز می‌کنم و به درون می‌روم. خواننده با خواندن سفرنامه‌های من می‌تواند بداند که بر من چه گذشته است، بی‌آنکه در پی رویدادنگاری سفر باشم.

غلامرضا خاکی با تأکید بر این‌که اگر زندگی سفر در این جهان در نظر بگیریم، آن‌چه از زندگی‌مان بنویسم سفرنامه خواهد بود، گفت: بزرگان ما بر این باور بودند که بسیاری از معانی قابل بیان نیستند و شاید از این روست که شمس تبریزی می‌نویسد: من عادت به نوشتن ندارم و چون نمی‌نویسم در من می‌ماند. غزل هم به نوعی شاید سفرنامه‌نویسی است؛ گزارشی است از یک سیروسلوک باطنی؛ گزارشی است از سفری در نهاد و جهان شاعر و عارف.

خاکی افزود: در روزگاران گذشته ما نیاز به سفرنامه داشتیم تا سرزمین‌های دیگر را بشناسیم. این سفرنامه‌ها درس‌های تاریخ، جغرافیا، مردم‌شناسی و... را به ما می‌آموختند، اما در روزگار غلبه‌ رسانه‌ها و حضور اینترنت، نیاز ما به سفرنامه‌ها هم تغییر کرده است. اگر هدف از نوشتن سفرنامه گزارش دقیق سفر باشد، سفرنامه‌نویسی کاری است بیهوده، زیرا رسانه‌های قدرتمندتری از قلم ما هستند. اگر سبک و نثر خاصی را تجربه نکنیم، لزومی به سفرنامه‌نویسی نیست. اگر هدف گزارش عادی سفر باشد، روزگار این سفرنامه‌نویسی به آخر رسیده است.

خاکی یادآور شد: شاعر فرانسوی، بودلر می‌گوید: «بعضی از لحظه‌های زندگی‌ام را دو بار زیستم. یک بار وقتی آن‌ها را زیستم و بار دیگر وقتی آن‌ها را نوشتم و به‌یقین هنگام نوشتن، آن‌ها را عمیق‌تر زیستم.» نیکوس کازانتزاکیس هم چنان به سفرنامه‌نویسی نگاه کرده که عجیب است. او نگاهش را از سطح به عمق می‌برد. از دید روانکاوانه هم ما به سفرنامه‌های دیگری نیازی داریم که گزارشی بدهد از درون و روحیات ما. سفرنامه باید در طول سفر نوشته شود؛ زیرا قدرتمندترین حافظه‌ها هم بیشتر ظرایف و پیام‌ها را فراموش می‌کنند. بخشی از تاریخ معاصر را هم از لابه‌لای سفرنامه‌ها می‌توان بازشناسی کرد.

علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب در آغاز نشست گفت: سفرنامه نوعی ادبی است که آمیخته‌ای است از ادبیات، تاریخ، جغرافیا و جامعه‌شناسی و در قالب نظم و نثر به صورت گزارش روزانه نوشته می‌شود. شرح رویدادهای زندگی و تجربه شخصی است، غالباً دور از تکلف در بیان است و مهم‌تر این‌که چون بی‌حکم و دستور و گاه بی‌ملاحظه سیاسی نوشته می‌شود، حاوی اطلاعاتی درباره‌ اوضاع سیاسی و اجتماعی محیط نویسنده است.

کد خبر 359963

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha